تنها امید زندگیم لیلیاتنها امید زندگیم لیلیا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

lilia my little angel

داغوونم

امروز روز سوم مریضیته همین الان دوباره بردمت دکتر نمیدونم چیه این ویروسه لامصب توی این 3 روز از روی مبل تکون نخوردی دراز می کشی روی مبل پا میشی داروتو می خوری با گریه پیمونه داروتو از من می گیری یهو همشو سر می کشی خیلی دلم برات می سوزه خیلی مظلومی خیلی اصلا اذیت نمیکنی من گریه می کنم می گی مامان اشکشو ببینید اشکتو پاک کن گریه نکن غصه نخور من پیشتم ...
6 شهريور 1392

ویروس

خیلی ناراحنم خیلی این تابتون خیلی مریض شدی امروز صبح از خواب که پاشدی می گفتی مامان درد می کنم  فهمیدم تنت درد می کنه بعد دیدم همش به خودت می پیچی فهمیدم دستشویی داری از روزی که شروع کردم ملین بهت می دم الان 3 روزه بود که شکمت خوب کار می کرد فکر کردم ماله همونه ولی دیدم نه چشمات مریضه اومدی روی مبل خوابیدی اصلا حال نداشتی از جات بلند بشی موقع نهار یکم غذا خوردی گفتی مامان بریم بخوابیم خودم خوب میشم از خواب که بیدار شدی دیدم تب داری شدید همشم گریه می کنی می گی مامان عق میاد یهو بالا اوردی بردمت دکتر دکتر گفت ویروسه بهت ضد تهوع داد و تب بر مامان یکم کمتر باید بریم پارک از بس میریم بیرون...
4 شهريور 1392

ددی مهربون

سلام عزیزم الان که دارم این مطلبو می نویسم تو کنارم روی مبل خوابیدی هر وقت می خوابی من اول لباتو بوس می کنم خیلی لذت بخشه خیلی 2 شنبه شب تولدم بود خیلی خوب بود دست ددی و مامان جون درد نکنه برام گوشی experia خریدن خانواده همه با هم 500 تومن بهم دادن خاله ها و بچه ها شون مامان جونی و باباک و خاله نسرینم 200 تومن سوگند جون و چکامه جون دوست دخترای دایی فرشید و پسر خاله خشایارم برام لباس و لوازم ارایش بابا متینم برام یه کفش و یه شال مامان عصی و عمه مریم و خاله شهره و خاله ایدا هم زنگ زدن تبریک گفتن با کلی از دوستام خلاصه دست همه درد نکنه اما بهترین هدیه عمرم تو بودی که خدا 2 ساله پیش بهم داد ممنونم ازت ...
1 شهريور 1392
1